معرفی کتاب الگو

نویسنده:
شرکت داده‌ورزان
تاریخ انتشار:
03 September 2021
دیدگاه ها:
book-31

فیودور پاولویچ دو بار ازدواج کرده است و سه پسر دارد. بزرگ‌ترین پسرش یعنی دمیتری فیودورویچ از زن اولش است و دو پسر دیگر یعنی ایوان و آلیوشا از زن دومش هستند. در فصل‌های اول رمان داستان این خانواده کوچک نازنین بیان می‌شود و سرگذشت این دو ازدواج و سرگذشت هر کدام از پسرها روایت می‌شود.

خلاصه کتاب برادران کارامازوف

در همان ابتدای کار و با خواندن اولین جملات داستان، خواننده متوجه می‌شود که این رمان با دیگر رمان‌های داستایفسکی متفاوت است. نویسنده در ابتدای داستان موضوع مهمی را بیان می‌کند و این موضوع مهم، مرگ اسرارآمیز و دلخراش زمیندار مشهور فیودور پاولویچ کارامازوف است. فردی که این رمان درباره او و پسرانش است. فردی که از گونه‌ی آدم‌های عجیب روزگار است، از گونه‌ای که فراوان به آن‌ها برخورد می‌کنیم. اما قبل از این اتفاق مهم روای داستان یک مقدمه آورده است.

در مقدمه‌ای که روای داستان آورده است و اتفاقا خودش آن را زاید می‌داند، او قهرمان رمان را آلکسی فیودورویچ کارامازوف معرفی می‌کند. آلکسی یا آلیوشا سومین پسر فیودور پاولویچ است که راوی اعتقاد دارد به هیچ وجه مرد بزرگی نیست اما با این حال او را قهرمان داستان می‌داند. همین موضوع ذهن خواننده را درگیر می‌کند و خواننده درنهایت باید به این سوال پاسخ دهد که چرا آلکسی فیودورویچ قهرمان این رمان است.

فیودور پاولویچ دو بار ازدواج کرده است و سه پسر دارد. بزرگ‌ترین پسرش یعنی دمیتری فیودورویچ از زن اولش است و دو پسر دیگر یعنی ایوان و آلیوشا از زن دومش هستند. در فصل‌های اول رمان داستان این خانواده کوچک نازنین بیان می‌شود و سرگذشت این دو ازدواج و سرگذشت هر کدام از پسرها روایت می‌شود.

مشخصات کتاب

  • عنوان: برادران کارامازوف
  • نویسنده: فیودور داستایفسکی
  • تعداد صفحات: ۸۵۴
  • جلد گالینگور

از سه پسر فیودور پاولویچ این دمیتری فیودورویچ تنها کسی بود که با این یقین بزرگ شد که به هر حال اموالی دارد و به سن قانونی که برسد مستقل خواهد شد. دوره‌ی نوجوانی و جوانی آشفته‌ای را از سر گذارند: دبیرستان را هیچ‌وقت تمام نکرد؛ بعدها سر از مدرسه‌ی نظام درآورد، شپس سروکله‌اش در قفقاز پیدا شد، ترفیع گرفت، دوئل کرد، به درجه‌ی سربازی تنزل کرد، دوباره ترفیع گرفت، زندگی بی‌بندوباری داشت و به‌نسبت پول فراوانی خرج می‌کرد. پیش از رسیدن به سن قانونی چیزی از فیودور پاولویچ دریافت نکرد و تا آن موقع زیر بار قرض رفته بود. پدرش، فیودور پاولویچ، را نخستین بار تازه پس از رسیدن به سن قانونی دید و شناخت. (رمان برادران کارامازوف – صفحه ۲۰)

Leave a Comment





مطالب مرتبط

book-31

معرفی کتاب الگو